۰۶ فوریه۰۱:۳۷
چند روز بود پیامک داده بودم و جوابی نیامده بود؛ گفتم شاید سرش شلوغ است یا سر کار است. صبح، از نُه گذشته بود صدای گوشیام در آمد؛ ستایش بود.
ـ سلام. ببخشید دیر جواب میدم. مریضم. وضعیت خوبی ندارم.
ـ سلام ستایش جان. خواهش میکنم. رفتی دکتر؟
ـ نه. پول ندارم.
پا شدم توی اینترنت گشتم ببینم دوای این درد چیست. بعد هم موارد را برایش پیامک کردم. صبح که بشود تماس میگیرم؛ نباید فکر کند تنهاست؛ موقع بیماری، غربت، تنهایی، بی کسی، بیشتر خودش را دور گردن آدم حلقه میکند...
۵ فوریه ۲۰۱۴.