پریروز با یک دکتر ایرانی صحبت میکردم میگفت 67 درصد درآمد ماهانهاش را باید مالیات بدهد؛ یعنی بدهد به دولت. مثلا اگر ماهانه ده هزار یورو در آمد داشته باشد 6700 تای آن را باید به عنوان مالیات بر درآمد بپردازد. و این رقم بالایی است. این هم ربطی ندارد که شما ملیت فرانسوی داشته باشید یا کارت اقامت.حتی دانشجویان خارجی؛ چه کار کنند، چه هزینه زندگیشان به صورت مقرری از خارج فرانسه بیاید. همه هر سال یا به صورت الکترونیکی یا به صورت کاغذی تمام درآمد، املاک و هز چیزی که قابل ذکر است رابایستی به دولت اعلام کنند. در صورت اعلام نکردن هم بسیاری از کارهای اداری فرد گره خواهد خورد. اداره مالیات پس از بررسی اظهارنامههای مالیاتی، مبلغی را که باید بپردازی تعیین کرده و به صورت پاسخ به درب منزل فرد میفرستد. پس از آن هم فرد باید نسبت به پرداخت مبلغ درچ شده اقدام نماید. که این مالیات به دو دسته تقسیم میشود: مالیات بر مسکن و مالیات بر درآمد. مالیات بر مسکن با درآمد نسبت مستقیم دارد و ربطی ندارد مستاجر باشی یا مالک؛ فقط نوع و میزانش فرق دارد.
برگه اظهار نامه مالیاتی بسیار ریز است. تمام سوالات ممکن را میپرسد؛ مستاجرید یا مالک؟ آپارتمان است یا خانه ویلایی؟ چند نفرید؟ آدرس دقیق. شماره تماس؟ سیستم گرمایشی منزل جمعی است یا فردی؟ در خانه کابل تلویزیون دارید؟ درآمد سالانه؟ درآمد متفرقه؟ درآمد خارج از کشور؟ دریافت مقرری بازنشستگی؟ دریافت مقرری بیکاری؟ دریافت مستمری دوران جنگ (چیزی شبیه مستمری بنیاد شهید ما) و سوالات مشابه دیگر. در یک کلام هر پولی که به حسابت یا به دستت میرسد باید ذکر شود. طبیعتا راست یا دروغ اظهاریه هم قابل پیگیری است.
یکبار توی صف گرفتن برگه اظهار نامه مالیاتی بودم، یک آقای فرانسوی پیر پشت سر با خانم پشت سری من درد و دل میکرد. میگفت: « من بی اعتقاد نیستم ها. ولی ظالم همیشه سالم است. همهی دردهای دنیا مال ما ندارها و فقیرهاست. برای ما قشر ضعیف جامعه. من که کلا ماهی پانصد یورو بازنشستگی میگیرم. خب با این مخارج بالا دیگر اظهار نامه مالیاتی چیست؟ چه دارم اعلام کنم؟ بعد این پولدارها راست راست میچرخند. این دولتیها». توی آن دو ساعتT سه ساعتی که توی صف بودم مرتب درد و دل کرد و نالید. راست میگفت 500 یورو چیزی شبیه همان 500 هزار تومان خودمان است. خیلی دلم برایش سوخت. دستش توی گچ بود. لباسهایش هم از وضع جیبهایش خبر میداد.
شنیده و میدانم که شرکتهای بزرگ راههایی را برای فرار کردن از دادن مالیات پیدا میکنند. یکیاش دادن پول به خیریه و یا دادن کمک هزینه ساخت و تولید فیلم به درخواست کنندگان خاص. این خاص یعنی مثلا کسانی که پناهنده سیاسی هستند و میتوان از آنها به عنوان یک وسیله علیه کشور محل تولد فرد استفاده کرد.
خلاصه اینکه دولت فرانسه کاملا مردمش را مانیتور میکند و از تمام داراییها و میزان درآمد فرد خبر دارد. البته از یک سقف درآمد به بالا مالیات تعلق میگیرد؛ درآمد سالیانه بالاتر از پانزده هزار بورو. یک نکته پایانی هم اینکه همه کسانی که در خانهشان تلویزیون دارند باید سالیانه مبلغی را به صورت مالیات بپردازند.
:
:
پ.ن: مطلب فوق خیلی منسجم نیست. کمی هم شبیه گزارش شده است. قضیه مالیات هم در فرانسه بسیار پیچیده است. اگر بخواهم ریز شوم حوصله همهمان سر میرود. نتیجه گیری و مقایسه نمیکنم. میگذارم به حساب انصاف وجدانی شما. خیر پیش.
:
:
پنج شنبه، هفت ژانویه
دوازده دقیقه به بیست و یک