۰۳ دسامبر۲۳:۳۴
یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب
به این دل ِنداشته افتاد بعد چند سال بیاید اینجا دستی به سر و روی این خانه قدیمی بکشد.
من آمدم،
زنی که قد کشیده و نفسهایش از تق،تق ِزنانهی نیمچکمههای قهوهای سوختهاش بر میخیزد.
و قسم به نفسهای به رگبار بستهاش...