.إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّی.

~~~~ Le Voyage Sans Retour ~~~~

یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب

این "بی ربط‌های باربط" هست که ذیل این قالی پاراف می‌شوند، همان پایین پایین قبل تاریخ، این‌ها متعلق به خاطر ماست. خوش نداریم از این‌جا برداشته شوند برده شوند جای دیگری؛ چشبانده شوند تخت سینه‌ی دیواری، دفتری، خانه‌ای؛ آقای نفستان باشید. آب به ماهی نیاز دارد برای این‌که دریا شود و بماند. حواسم هست بهتان. حواستان بهم باشد.باریکلا.

یک وقتی، وقتی خیلی‌ها خودشان را به خواب زده بودند.
پاری‌ــــس.

۲۲ ژانویه۰۱:۰۸


از ساعت ۲۱ که در حال نوشتن مطلب قبلی بودم تا الان که ساعت ۱ بامداد است، ۴ نفر دیگر خودکشی کرده‌اند؛ یعنی هر یک ساعت، یک نفر...


چهارشنبه  ۲۲  ژانویه   ۲۰۱۴.


~~~~~~~~~~.....SUICIDE.....~~~~~~~~~~

ساعت پنج صبح شش نفر دیگر به چهار نفر قبلی اضافه شده بودند. به فاصله‌ای که وضو بگیرم نماز بخوانم یک نفر دیگر جان خودش را گرفت.

این یادداشت ساعت هفت و پنج دقیقه بامداد اضافه شد؛ آسمان هنوز تاریک است، پانزده دقیقه از اذن صبح گذشته، شوفاژها تازه روشن شده است.


تاریخ: همان.

النجم الثاقب | ۲۲ ژانویه ۱۴ ، ۰۱:۰۸

نظرات  (۳)

وحشتناکه این آمار. مواظب خودتون باشید :)
سلام
چه قدر خوبه که شما از واقعیات و آن چه هست می نویسید.
خیلی دوست دارم بدونم شما، قبل از رفتن به فرانسه و ساکن شدن در آنجا نسبت به جایی که دارید می روید چه تصوری داشتید؟
الان در مواجهه با واقعیات چه قدر نظرتان تفاوت کرده است؟



پاسخ:

و علیکم،

 با تصمیم قبلی از ایران به مقصد فرانسه خارج نشدم. یعنی مثل وقتی که آدم فکر می‌کند که باید از ایران برود، چون ادامه‌ی حیات یا رسیدن به آمال یا کسب موفقیت فقط در گرو رفتن و آن طرف درس خواندن و کار کردن است؛ یا مثلا ایران افتضاح است،جای زندگی نیست؛ باید رفت، نروی هدر رفته‌ای. بعد هم که رسیدی، با وجود دیدن واقعیات خودت را بزنی به آن راه که نه خیلی هم خوب است. از آن به بعدش هم هی بزنی توی سر کشورت. یا برعکسش.
تجربه ی قبلی خارج از ایران زندگی کردن را هم داشتم. بنابراین نه تصویر عالی، بهشت برین یا یوتوپیا داشتم نه تصویری بد. کاملا خنثی. 
فقط یادم هست، دو سال بعد از اقامتم، به پدرم گفتم: « با همه‌ی سختی‌ها، خیلی خوشحالم از این سفر، چون اروپایی‌ها را شناختم.»
نکته دیگر اینکه سعی کردم خوب و بدش را با هم ببینیم. نه غرق شوم و نه خودم را به ندیدن و نشنیدن و نفهمیدن بزنم. به جایش خوب بیینم، خوب بشنوم، خوب تحلیل کنم،  پرده را کنار بزنم واقعیت را ببینم؛ نه ظاهر همه چیز را، که طبیعتا می تواند بسیار فریبنده باشد.
با توجه به این دو مورد، بعد چند سال فقط شناختم کامل تر شده است.به  شنیده‌ها و تعاریف در قالب واژه ها و غالب تفکر سر و سامان داده ام. یعنی قرارم این است که فرانسه را آن طور که هست ببینم، نه آن طور که دوست دارم، نه آن طور توی آرزوها. 
:
:
در پناه خدا.
۲۳ ژانویه ۱۴ ، ۱۹:۳۷ مهران مهرگان
 سلام « بونژو مادام »
واقعن زیباست توانایی بی غرض دیدن !
کاش در این ور هم آمار ها آن قدر دقیق و روشن بود.
در یک سال گذشته در محله ی کوچک ما پنج نفر خودکشی کرده اند .
دو برادر به فاصله سه روز از هم
دو بچه محل دیگر که دورادور سلام و علیکی داشتیم
و عزیز بیست و یک ساله ای که هنوز سالگردش نشده و هنوز نبودش را باور نداریم !

سلامت و برقرار باشید
پاسخ:
سلام و احترام

متاسفم...
.
.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">