.إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّی.

~~~~ Le Voyage Sans Retour ~~~~

یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب

این "بی ربط‌های باربط" هست که ذیل این قالی پاراف می‌شوند، همان پایین پایین قبل تاریخ، این‌ها متعلق به خاطر ماست. خوش نداریم از این‌جا برداشته شوند برده شوند جای دیگری؛ چشبانده شوند تخت سینه‌ی دیواری، دفتری، خانه‌ای؛ آقای نفستان باشید. آب به ماهی نیاز دارد برای این‌که دریا شود و بماند. حواسم هست بهتان. حواستان بهم باشد.باریکلا.

یک وقتی، وقتی خیلی‌ها خودشان را به خواب زده بودند.
پاری‌ــــس.

۱۷ فوریه۱۳:۱۸


۱.

از دور هیبتش را دیدم؛ ایستاده بود رو به سه کنجی دیوار؛ داشت خودش را راحت می‌کرد. سرم را انداختم پایین؛ تا وقتی خوب دور نشدم سرم را بلند نکردم.

۲.

از خروجی مترو که بیرون آمدم، در فاصله دو متری‌ام، یکی رو به درخت‌چه‌ها ایستاده بود؛ داشت... غافلگیر شدم؛ راه دیگری نبود؛ باید ادامه می‌دادم. سرم را انداختم پایین. رسیدم به پله‌ها، صدای زیپ شلوارش را شنیدم.

~:~:~:~:~:~:~

 بعضی شب‌ها وقتی از نزدیکی آن سه کنجی (شماره‌ی یک) رد می‌شوم و باد می‌وزد، بوی تعفن خفه‌ام می‌کند؛ بینی‌ام را سفت می‌چسبم تا خوب دور شوم.  رنگ سه کنجی مذکور، از یک ارتفاعی مشخص تا  وقتی به آسفالت می‌رسد، و بعد هم قسمتی از زمین منتهی به آن، به صورت سه گوش عوض شده است. توی یکی از جلسه‌ها، یک خانم فرانسوی با غرور خاصی می‌گفت: «ما باید فرهنگ را به کشورهای دیگر منتقل کنیم». و خدا کند منظورش این قسمت از فرهنگ نباشد البته!

.

.

پ.ن: بابت اساعه‌ی ادب احتمالی عذر می‌خواهم. این‌جا هدف تصویر کردن پاریس است و لاغیر.


تاریخ: ندارد.




النجم الثاقب | ۱۷ فوریه ۱۴ ، ۱۳:۱۸

نظرات  (۱۹)

سلام
باورم نمیشه!! یعنی فرانسوی هستن این آدمها؟ یا مهاجرهایی که از جاهای دیگه اومدن؟
پاسخ:
سلام و احترام،

چرا باورتون نمی‌شه؟ در جریان هستید چرا عطر فرانسوی معروف هست؟ 
و اما سوالتون. هم مهاجران رو دیدم هم فرانسوی‌ها رو ، ولی کمتر.
.
.
سلام! سرماخوردگیت چطوره؟بهتری؟ (اینتر!) عطر فرانسوی چرا معروفه؟:دی نه جدی! چرا؟:-؟ (اینتر!) یه کاریکاتور داشتم تو کتاب تاریخ ترسناک:انقلاب های فرانسه (اسمش همچو چیزیه:دی مجموعه کتابه!) که یه پسره رو یه دیواری خودشو به قول تو راحت کرده بود، بعد برگشته بود دیده بود رو همون دیوار پوستر بزرگی زده که "مسئولین به این نتیجه رسیدن که مستراح عمومی به قدر کافی موجوده و این کار جریمه نقدی داره" :دی از یکی اژ سران بعد از انقلابشونم نقل شده که "پارسیس باید پایتخت توالت های جهان بشود!":دژی کلا به فصلش در باب مستراحه!! بگو پس چرا اینطوره:))
پاسخ:
سلام بر سارا، خوبی؟

دیوونه :)) کاش یک فصل کتابش هم در باب حمام رفتنشون بود.

سرماخوردگیم: محلش نمیدم، خودش با خودشه...خوب می‌شه.
عطر فرانسوی: تا یک زمانی توی خونه‌ و قصرهای فرانسوی سرویس بهداشتی نبوده؛ بنابراین بیرون فلان. بعد عطر می‌زدن اون بوی تعفن از بین بره؛ می گن عطر هم به همین دلیل به وجود اومده اینجا و البته به دستور پادشاه یا همسرش. (اینا رو یک آقایی تعریف می‌کرد. داستانش طولانی بود، خیلی مفصل. یادم نیست همش رو). فکرمیکنم باید زمان لویی شانزدهم بوده باشه. باید نگاه کنم. شاید برای همین بوده بعد از انقلابشون اون سَر ِ محترم چنین چیزی گفته؛ تو خونه که نداریم؛ لااقل بیرون داشته باشیم.
البته الان خیلی کم شده بیرون فلان. منتها هنوز هست. و خب اپیدمی نیست. ولی بد هم نمیدونن. 

توی پاریس، توی بعضی خیابون‌ها یک اتاقک‌هایی هست که سرویس بهداشتی هستن. ولی خیلی کثیف. خیلی! یعنی تا به حال تمیزش رو ندیدم. شاید هم باشه. تعدادشون هم زیاد نیست اتفاقا. کم هست. 
.
.
 

سلام

احتمالا می خواهند فرهنگ حیوانیت را گسترش دهند!
پاسخ:

و علیکم.



چی سختی هایی که نمیکشین شما اونور دنیا...:)))
سلام
در مورد عطر فرانسوی من یه چیز دیگه شنیدم، چون در قدیم برای مراسم های مجبور بودن لباس های مجلل و سنگین بپوشن و این لباس مدت طولانی تنشون بوده بوی عرق میگرفتن برای همین مجبور بودن عطر بزنن برای همین صنعت عطر سازیشون پیشرفت کرد و مشهوره
پاسخ:

سلام...
توی اخبار فرانس 24 خوندم همون بود که نوشتم...حالا باز هم نگاه میکنم. نکته دیگه اینکه فرانسوی های قدیم خیلی دیر به دیر حمام میرفتن، بنابراین اصلا براشون  مهم نبوده بدنشون تعریق کرده باشه و متعفن شده باشه...حتی حالا هم براشون مهم نیست؛ نه حمام درست حسابی میرن، نه...
.
.

دیگه اینا مزخرفه مثلا بگید فرانسوی ها بی فرهنگن بقیه بافرهنگن . همین ایران هزار بار دیدم *..........*  [ به دلیل جسارت و اساعه‌ی ادب این قسمت توسط صاحب وبلاگ حذف شد]
بعد هم یه خانمی مثل شما اصلا جالب نیست چنین چیزای زننده ای رو بیاد نقل کنه.
پاسخ:

و البته "زننده" افکار شما و آن قسمت از کامنتان است که در کمال گستاخی درج کرده بودید آقای "مهم نیست".
 از ماحصل روح کلامتان نیز این طور بر می‌آید که از ایرانی بودنتان بسیار شرمسار و در عذابید؛ پیشنهاد می‌کنم در اسرع وقت اقدام به تغییر ملیت بفرمایید. این‌گونه از این عذاب،انقباض و عصبیت روحی رها خواهید شد.
اغلب فرانسوی‌هایی تا به حال دیده‌ام بسیار مودب بوده‌اند برخلاف شما. و در این مورد خاص، نشان از فرهنگ آن‌ها است.

سلام دوباره! راستش در مورد حمام رفتنشون به طور دقیق لویی چهاردهم رو آورده که سه بار در عمرش حموم رفت کلا:دی ولی به بقیه اشاره ای نداشته:دی راستی من همون جولیکم! گفته بودم؟:دی
پاسخ:

سلام بر بانو،

نه..ولی متوجه شدم...آدم‌ها رو می‌شه از روحشون حس کرد؛ صفاتشون رو، حال و حس لحظه کامنت گذاشتنشون رو حتی :) از همین فاصله دور :)

برای اون "دیوونه" هم که نوشتم عذر می‌خوام البته. دوستا که می‌دونی چرا به هم می‌گن "دیوونه"؛ صمیمیت و حس نزدیکی :)


سلام،
البته فرهنگ که معنای مطلق ندارد. یعنی قرار نیست هر رفتاری اینجا درست است و جای دیگری رعایت نمیشود معنایش بی فرهنگی آنجا باشد. اصلا من خیلی معنای بی فرهنگ را هم نمیفهمم !!! باید دید از نظر آدمهای محترم و فرهیخته و صاحب فرهنگ فرانسوی این رفتار مذموم است یا نه . و اگر مذموم بود ولی توسط توده مردم معمول، آن وقت میشود حکم کرد که فرانسوی ها حتی معیارهای فرهنگی خودشان را هم رعایت نمیکنند.
بابت اطاله ببخشید.
پاسخ:

سلام و احترام،

در مورد "معنای فرهنگ":
 البته ما نسبی گرا نیستیم؛ چون نسبی‌گرایان معتقدند که در معانی، مطلق بودن وجود ندارد. فرهنگ مجموعه‌ی آداب، رفتارها،کنش‌ها و واکنش‌های افراد جامعه است که هم به صورت دسته جمعی مورد ارزیابی و توجه قرار می‌گیرد هم فردی. که باز این‌ها هر کدام تقسیم بندی‌های خودشان را دارند. به اجزاء کوچکتر هم تقسیم می‌شود؛ فرهنگ رانندگی، فرهنگ غذا خوردن، فرهنگ رفتار اجتماعی و الخ.

در مورد: "هر رفتاری اینجا درست است و جای دیگر رعایت نمیشود معنایس بی فرهنگی آنجا باشد"

ـ اینجا یک مورد خاص از رفتار فرانسوی ها مثال زده شده  نه تمامی رفتارهایشان. و مقصود از اشاره به حرف آن خانم فرانسوی هم واضح است: "اینکه شما فکر کنی مجموعه آداب و رفتارهای شما درست و بی نقص است ومرجع؛ پس باید دیگران بر این اساس رفتار کنند. در صورتی که مواردی هست که از هیچ لحاظی درست نیست. مثل موردی که مثال زدم."

ـ بنده فرض  را به این می‌گیرم که چون ما مسلمانیم،  پس مبانی تفکر ما الهی است و قرار است رفتارها و آداب خود را با تعالیم الهی تنظیم کنیم. در برابر، آنچه این‌جا غالب است لائیسیته و قانون است؛ بنابراین مبنای تفکراتشان الهی نیست؛ یا قانون است یا اومانیسم ( نتیچه گیری حاصل از مشاهدات و صحبت با افراد مختلف؛ حتی کشیش‌ها). پس اینکه بگوییم "قرار نیست هر رفتاری اینجا درست است...." با آن فرض از نظرم قابل قبول نیست؛ صد البته در میان ما ایرانیان نیز رفتارهای نادرست و آزار دهنده‌ای رواج دارد که این‌جا اصلا نیست.  که آن هم دلیل به رعایت نکردن آداب الهی و اخلاق اسلامی یا فطری است. 
ـ و ما، چون مسلمانیم نیز، می‌گوییم  "فرهنگ اسلامی" را رواج دهیم، انتقال دهیم نه "فرهنگ ایرانی". بنابراین میزان ما  احکام الهی است و لاغیر. کتب اخلاق اسلامی نیز کم نیستند که آدابی که یک مسلمان بایستی رعایت کند را شرح داده‌اند. به عنوان مثال از بچه‌های حوزه بپرسید، ترم یک، کتاب اخلاقی می‌گذرانند که در مورد جرئی ترین چیزها مطلب دارد.

نکته آخر که فرمودید "باید دید از نظر...":
جامعه شناسان از روی غشاء اصلی جامعه به نتیجه می‌رسند و رفتارها و آداب اجتماعی را تعیین می‌کنند؛ بنابراین آمار مهم است؛ توی جوامع  افراد خاص (غیر الهی) معیار نیستند. این درست است که در تمامی کشورها افرادی هستند که مجموعه آداب و رفتارهایشان با بقیه فرق دارد. اصلا آداب خانوادگی و شخصی خاص خودشان را دارند حتی. ولی این‌ها معیار واقع نمی‌شوند؛ هم درصد زیادی را تشکیل نمی‌دهند، هم تعیین کننده نیستند، و هم به این دلیل که خیلی‌هاشان خودشان را برتر می‌بینند، با توده مردم قاطی نمی‌شوند و زندگی‌ موازی هم دارند اغلب. 
ـ تجریه‌ی زندگی بنده و یا حتی دوستان غیر مذهبی‌ام که بیشتر با افراد ارتباط دارند نشان داده افراد خاص فرانسوی هم به خیلی آدابی که زشت است مبتلا هستند.



اوهوم اوهوم ملتفتم!:دی
پاسخ:
سلام بر سارا. الحمدلله که ملتفتی.

چطوری دخترم؟

در پناهش...

سلام.

قبلا در ارجاع دهی به پست http://sans-domicile-fixe.blog.ir/post/69 شما تیتر زده بودم که : «این آمریکایی های خود مهم پندار ِ مستکبر»

حالا هم باید گفت:« این فرانسوی های خود بافرهنگ پندار» :))

بدون اغراق از خوندن نوشته های شما همیشه لذت و استفاده می برم.
پاسخ:
سلام بر بانو :)

خیلی هم خوب تیتیر زدید :)
شما لطف دارید. تشکر.

در پناهش.

اصلا اگر هیچ فرانسوی در ملا عام خودش را راحت نکند، اندر فرهنگ نظافت و تمیزی شان همین بس که توالت هاشان فاقد آب است.
یعنی تصور اینکه شلنگ ای در دستشویی نیست هم آدم را دیوانه می کند...
خدا عقل بدهد.
(بعد نشسته اند حیران که چرا سرطان روده ی بزرگ اینقدر در اروپا شایع است..خبرش را چند ماه پیش یاهو زده بود)
والا !
پاسخ:
سلام بر بانو :)

به مورد خوبی اشاره کردید :) 

در پناهش...




سلام مجدد،
وجود امری با عنوان اخلاق اسلامی لزوماً به نفی نسبیت فرهنگی منجر نمیشود. شاهدش هم نسبیت فرهنگی موجود در میان جوامع اسلامی است که همگی کم و بیش منتسب به کلیات اخلاق اسلامی هستند و یا ادعا میکنند که هستند و بنده هنوز راهی برای انحلال این نسبیت در اصول جزمی اخلاقی پیدا نکرده ام و در واقع این تکثر را لازمه حیات بشری و شرط ظهور حقیقت میدانم. توجه داشته باشید که حتی میان رفتار ائمه اطهار نیز در زمان های مختلف اختلاف وجود دارد با وجود آنکه ایشان در حقیقت نور واحدی هستند.
به علاوه منظور نظر من بحث در درستی و نادرستی یک فعل در حاق واقع و مقام ثبوت نبود که دسترسی به آن چندان نیز حتی با مدد منابع دینی آسان نیست و باز شاهد این صعوبت، اختلاف نظر میان علمای اسلامی (چه هم عصر باشند و چه در زمان های مختلف) است.
و اما منظور من فحص در وجه رفتارهای مردم است. ببینید ما ایرانی ها تقریباً همه مان دروغ گویی را قبیح میدانیم اما در عین حال اغلب افراد اجتماع به دلایل متعدد دروغ میگویند در حالی که به قبح عملشان آگاهند. لذا جامعه ایرانی از این حیث بد اخلاق محسوب میشود. نه به این خاطر که دروغ در حاق حقیقت ناپسند است (که هست) بلکه به این دلیل که ما ایرانی ها آن را قبیح میدانیم و باز هم مرتکبش میشویم. بنابراین بدفرهنگی فرانسوی ها در این مورد خاص و موارد دیگر را باید با معیارهای خودشان سنجید و البته میشود در مورد نسبت آن معیارها با معارف اسلامی آنطور که خودمان تفسیر میکنیم حرف بزنیم ولی این حرفها دخلی به مردم فرانسه ندارد چون مردم حسن و قبح عملشان را از دستگاههای اخلاقی استنباط نمیکنند بلکه حسن و قبح برایشان وجه فرهنگی و تاریخی دارد.
حتما متوجه هستید که ما در مورد مردم حرف میزنیم و نه در مورد علمای اخلاق و نظریات اخلاقی.
و اما منظور من از افراد فرهیخته، اشخاص خاص نبود بلکه به یک طبقه ی تراز نظر داشتم. طبقه ای که از نظر مردم بافرهنگ محسوب میشوند هرچند ممکن است از نظر ما رفتارهای بدی داشته باشند که باز ایرادی ندارد چون ما در پی صدور حکم حقیقیه نیستیم بلکه به دنبال سنجش فرهنگی مردم فرانسه ایم.
بازهم بابت اطاله پوزش میطلبم.
پاسخ:

سلام و احترام،

چرا اینقدر قضیه را پیچانده‌اید و از کلمات سخت استفاده کرده‌ید؟ سر کلاس حوزه یا فلسفه‌ی اخلاق که نیستیم؟ هستیم؟ 

اینجا از یک چیز خیلی ساده حرف زده شد. یک عادت زشت. بعد هم یک طعنه زده شده به این حرف فرانسوی‌ها که حکم می‌کنند باید فرهنگمان را منتقل کنیم که البته خدا کند منظورشان این عمل خاص نباشد...دیگر این همه پیچاندن مسئله و بحث لازم ندارد.

از نظرم همه چیز خیلی واضح و آشکار است. میزانم اسلام هست؛ حتی با اینکه خودم کامل نیسیتم و می‌دانم با مسلمان واقعی فاصله دارم. حالا فرقی ندارد کجا باشم، ایران، فرانسه، آمریکا و یا هر جای دیگر. تمامی رفتارها را با ان می سنجم. و  وقتی همه چیز تعیین شده و میتوانی تشخیص دهی چه چیز درست، چه چیز غلط است وظیفه‌ی بنده‌ی نوعی عمل به درست و پرهیز از نادرست است. وقتی قرآن و عترت را گفته‌اند راه نجات، این حرفتان محل اشکال می‌شود: "به علاوه منظور نظر من بحث در درستی و نادرستی یک فعل در حاق واقع و مقام ثبوت نبود که دسترسی به آن چندان نیز حتی با مدد منابع دینی آسان نیست و باز شاهد این صعوبت، اختلاف نظر میان علمای اسلامی (چه هم عصر باشند و چه در زمان های مختلف) است." این یعنی با وجود این همه احکام و تعالیم الهی شما به یک حکم واحد نرسیده‌اید. البته ان شاءالله که اینطور نباشد و بنده اشتباه برداشت کرده باشم. ولی توی تمام کتب احکام تفاوت‌ اگر هم باشد فاحش نیست.  توی توضیحات شما نسبی گرایی و  ردپای فلسفه غرب زیاد دیده می‌شود. تشکیک و تشتت.  کثرت نه وحدت.

آن طبقه که فرمودید از نظرم اینجا وجود ندارد. چون اینها معمولا در یک سطح تربیت می‌شوند. برای تربیت بچه های فرانسوی برنامه ریزی شده؛ و این از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. مادر و پدرها در تربیت فرزندانشان در خیلی از موارد شبیه هم هستند؛ بنابراین در موارد عام همه مثل همند. بعد هم که وارد مهد کودک می‌شوند به دلیل سیستم خاص فرانسه آنجا هم برنامه و برنامه تربیتی واحدی دنبال می‌شود.  بعد هم مدرسه...اینجا خلی فرق دارد با جامعه‌ی ما.برای مطالعه یک جامعه هم باید با مردمش زندگی کرد. کنش‌ها و واکنش‌ها را از نزدک دید. من هم سعی می‌کنم این‌جا ان چه را می‌بینم و می‌شنوم بنویسم؛ به همه چیز  فکر کنم، هم خوب را ببینیم هم بد را. قصد اتیکت زدن به ایشان هم نیست؛ چون با این مردم زندگی می‌کنم و به این کشور هم تعلق خاطر دارم عمیقا.

این بحث را همین‌جا تمام می‌کنم و ادامه‌ی آن را غیر لازم می‌دانم.

 تشکر.

موفق باشید.


سلام
دوست عزیزی (علی+) کامنت گذاشته بودند ( صاحب وبلاگ هم جوابی داده بودند ) که با خوانش آنها هم استفاده کردم هم گفتم شاید گفتن چند نکته پیرامون آن بد نباشد .
1. نوشته اید : "وجود امری با عنوان اخلاق اسلامی لزوماً به نفی نسبیت فرهنگی منجر نمیشود"
متواضعانه باید عرض کنم ، این تعابیر ، تعابیر فنی هستند و نمی توان متناسب مزاج و تصور ذهنی خودمان از آنها استفاده کنیم . نسبیت فرهنگی (Cultural Relativism) بر این بستر بنا شده است که اصول مطلق و جهان شمول اخلاقی وجود ندارند .نسبیت گرایی فرهنگی که دعواهای زیادی در اخلاق و به تبع در جامعه شناسی و علوم سیاسی و ... پیرامون آن اتفاق افتاده است ، اگرچه ثمرات فراوانی مانند همدلی (sympathy) را به دنبال داشته است اما معضلات بسیاری را به همراه داشته (از جمله توجیه پذیری رفتارهای ضدانسانی در نقاط مختلف جهان ) که در نتیجه فلاسفه معاصر را از آن دور ساخته است
حال اگر کسی اولا بپذیرد چیزی بنام مبنای اخلاقی اسلامی وجود دارد و ثانیا این مبنا بر اساس مطلق بودن مبنای احکام اخلاقی است (کما اینکه اکثر فلاسفه و اخلاقیون مسلمان همچین عقیده ای دارند) آنگاه جمله فوق رد خواهد شد 
2. نوشته اید : "نسبیت فرهنگی موجود در میان جوامع اسلامی است ...."
از توضیحات فوق معلوم است که "نسبیت فرهنگی" تفاوت آشکاری با "تفاوت سلیقه ها" و رویکردها دارد . ممکن است دو فرهنگ بر این اصل که هنگام ورود مهمان بایستی او را احترام کرد ، توافق داشته باشند اما یکی "بپا خاستن در پیش او" را مصداق این احترام بداند و دیگر فرهنگ ، "در آغوش گرفتن او" را .
3. از این نوشته شما که "..... در واقع این تکثر را لازمه حیات بشری و شرط ظهور حقیقت میدانم" معلوم می شود که شما نیز با من هم داستان هستید که اصول ثابت و به تعبیر شما حقیقتی وجود دارد که روزی ظهور خواهد کرد . لب لباب و جان کلام نوشته بالا همین است ؛ که در روزگار فعلی جوامع مختلف به درک این نکته آدابی رسیده اند که قضا حاجت در ملا عام را ناپسند می شمارند و اگر افرادی به آن پایبندی ندارند باید خود را اصلاح کنند و حق مذمت این رفتار برای افراد دیگر (حتی ایرانیان دروغ گو !! ) محفوظ است
4. تقریبا به خط به خط کامنت شما اشکال داشتم اما هم دیدم موجب اطاله است هم احساس کردم ممکن است موجب کدورت و انحراف بحث به جدل باشد و از درک نکته های درست باز بمانیم . به نظرم ما در بسیاری از مواقع میان آداب (عرفیات) و اخلاقیات خلط می کنیم و این راه را بر درک سره از ناسره می بندد



پ.نوشت : از به کار بردن تعابیر لاتین در نوشته عذرخواهی می کنم . امیدوارم حس غیراخلاقی تفوق خواهی با حربه استفاده ازین کلمات منتقل نشده باشد

خدا همه ما را حفظ کند
سلام،
احتمالاً بنده همانطور که صاحب وبلاگ به درستی اشاره کرده اند بی جهت مسئله را پیچانده ام. به علاوه باز هم احتمالاً همانطور که آقای میثم اشاره کرده اند اشتباهاتی در فهم من از اسلام و فلسفه و جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی و ... وجود دارد که اظهاراتم را مخدوش کرده است.
با این وجود به نظرم نرسید که توضیحات دوستان به چیزی که تلاش داشتم به آن اشاره کنم اصابت کرده باشد و گویا سوء تفاهماتی ایجاد شده است که چون فرمودند ادامه ی گفت وگو غیرلازم است، تشریحشان نمیکنم. باز این را هم محصول لکنت زبان خود میدانم و از لطف همه سپاسگذارم.
پاسخ:
سلام و احترام،

بنده خودم را عرض کردم؛ شما صاحب اختیارید در درج نظر.


فرانسه
:)
آزادی را آنقدر دارند در سه کنج های شهر تفسیر میکنند که هر روز بوی تعفن آزادی شان همه عالم را میگیرد
۱۴ مارس ۱۴ ، ۲۱:۵۱ سید محمد رضی زاده
بروند فرهنگ شهروندی و آداب گوارشی یاد بگیرند، صادرات فرهنگ پیشکش!
حالا اینقدر واجبه موندن تو پاریس؟؟ برگرد به مهد تمدن خب! ملت دودستی اروپا رو چسبیدن بد میگن عجب جای بدیه!!
پاسخ:

سلام،

دو دستی نچسبیدم اینجا رو. برای کاری اینجا هستم و پس از اتمامش بر میگردم. ضمن اینکه نوشتن اینها آگاه کردن هم وطنانی هست که فکر میکنن تنهای جای داغون و مشکل دار دنیا ایران هست و بقیه کشورها علی الخصوص اروپا و آمریکا بسیار خوب و بدون مشکل هست؛ جدای از تعلق خاطرم به اینجا...


۱۷ آگوست ۱۴ ، ۱۶:۲۰ زندگی روزمره توی حوض کوچک آب
سلام.
استاد اروپا رفته منصفی داشتم برعکس روشنفکران که فقط خوبی می بینند و خوبی می گویند همه چیز اروپا را می دید. در مورد دلایل استفاده از عطر در انجا همین دلایل شما را می گفت و اینکه اروپایی ها بلاخص فرانسی ها خیلی به بوی بدن اهمیت نمی دن. (اولین بار از ایشان و بعد از چند سال دومین بار از شما شنیدم)
راستی میشه بپرسم دلیل حضورتون در حال حاضر توی فرانسه ای با این فرهنگ چیه؟ محصلید و برمی گردید یا رسما ماندگارید؟
پاسخ:
سلام از ماست :)

این‌جا به ما می‌گن محقق :) مثلا البته. به شرط حیات پس از اتمام دوره برمیگردم؛ ان شاءالله...
.
.


سلام

من هم زیاد از رفقای پاریس رفته شنیده ام فرانسوی ها خیلی تمیز نیستند

درباره اشاعه فرهنگ شان هم اگر منظور فرهنگ برهنگی و بی پروایی اخلاقی است با کتاب ها و فیلم هایشان خیلی عالی در حال انجامش هستند

چیزی که برایم خیلی جالب است روحیه اعتماد به نفسشان است با همه ضعف هایی که دارند خودشان را عالی می دانند (روسوی معرف تعلیم تربیتی ها را می گویم)

روشنفکرهای ما که در بست مریدشان هستند.

پاسخ:
سلام از ماست :)

درست هست..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">